ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۰۶: بنده ام بنده ولی بیخردم - خواجه با بیخردی می خردم
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۱: بنده ام بنده ولی بیخردم - خواجه با بیخردی میخردم
ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۴: لیک فضل از متقدم شده کو گوید - «چند گوئی که چو هنگام بهار آید»
ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶۱: چند گوئی که:چو ایام بهار آید - گل بیاراید و بادام به بار آید
ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۷: هم از خاقانی شروانی است این - ضماندار سلامت شد دل من
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۵ - در شکایت و عزلت و تخلص به نعت پیامبر بزرگوار: ضماندار سلامت شد دل من - که دار الملک عزلت ساخت مسکن
ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۵: هر آنکس دید این قدرت سرود از گفته سعدی - چه باک از موج بحر آن را که باشد نوح کشتیبان
سعدی » گلستان » دیباچه: چه غم دیوار امّت را که دارد چون تو پشتیبان - چه باک از موج بحر آن را که باشد نوح کشتیبان
ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۳ - نکوهش نجدالسلطنه: این قصیدت را بدان بحر روی گفتم که گفت - رسم بهمن گیر و از نو تازه کن بهمنجنه
منوچهری » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۴ - در مدح شهریار: رسم بهمن گیر و از نو تازه کن بهمنجنه - ای درخت ملک! بارت عز و بیداری تنه
ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۰: گر تیغ علی فرق عدو یکسره بشکافت - البرز شکافی تو اگر گرز گرائی
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۲۴ - مطلع دوم: گر تیغ علی فرق سری یک سره بشکافت - البرز شکافی تو اگر گرز گرائی
ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸ - تضمین غزل خواجه شیراز: چو مجلس وکلا را ملک مؤسس شد - ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷: ستاره‌ای بدرخشید و ماهِ مجلس شد - دل رمیدهٔ ما را رفیق و مونس شد