سِرْخِهْ گِلْ بِوارِسِّهْ خونکارْ به ته دیمْ
لُورِهْ دُر بِوارِسِّهْ، جِنافهرِهْ سیمْ
چِشْمِ پُشتْرِهْ با قلمْ دِگارْدِنّی جیمْ
نَییهْ دِل سییُو ئی، پیشِه گَرْدِنْ سیمْ
نَدُومّهْ تنه تَنْ زَرْ بساتنْ یا سیمْ
یا کِرْدِبُونْ سوادِ زر تنه تَرِهْ دیمْ
کٰانِ زَرِهْ یا دُرِّ یتیمهْ ته دیمْ
فِرِشْته مگرْ پَرْ بَکِشییِهْ ته دیمْ؟
اَرْمُونْ اینه مه لُو بَرِسِهْ به ته دیمْ
صحبتْ هٰا کنیمْ، هِنیشیریمْ دیمْ به دیمْ
گر دهن مره مازندرون یکی تیم
گیرمّه اون خال ره که دَرِه به ته دیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
گل سرخ خونکار بر چهرهی تو بارید / لب را دُر و زنخ را سیم (نقره) باریده است
پشت چشم را با قلم بهشکل جیم «ج» برگرداندهای / سیاهدلی، پیشهی سیمین گردن نبوده است!
نمیدانم تن تو را با زر یا سیم ساختهاند / یا رخسارهی شاداب تو را با سواد زر کردهاند
کان زر یا درّ یتیم است صورت تو / و یا مگر فرشته بر روی تو پر کشیده است؟
نهایت آرزویم این است که لبم به چهرهی تو برسد / همسخن شویم و روبهروی هم بنشینیم
اگر در مازندران دانهای به من بخشند، / من آن خال را که در چهرهی توست برمیگزینم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.