ته گرگرِ سینه که چه خارچیه
ته شاهینهْ چشْ مه کُشتنْ غَنیّهْ
آهووره، دْ شیروَچه ته کمینه
منْ عاشِقِ اُونْ زلفمهْ که مار کمینهْ
مرهْ گننهْ ته یارْ سیو هندینهْ
اَرْ سیو نیهْ زلفْ، مشکْ ره کارْدنینه
اسٰا مَرْدم مهرورزی دلْ نینه
سَرْ دارْمه دمّهْ راهِ سیو، همینه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
گرهها پستان تو چه چیز خوبی است / چشم شاهینوار تو برای کشتنم کمر بسته است
ای آهوبرّه: دو شیربچه در کمین تواند / من عاشق آن زلف مارپیچی تو هستم
به من میگویند یار تو هندی سیاه است / [میگویم] اگر زلف سیاه نباشد، مشک به کار نمیآید
اکنون در مردم دل مهرورزی وجود ندارد / سری دارم که در راه آن سیاه میدهم آرزویم همین است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.