لالهای با نرگس پژمرده گفت
بین که ما رخساره چون افروختیم
گفت ما نیز آن متاع بی بدل
شب خریدیم و سحر بفروختیم
آسمان، روزی بیاموزد ترا
نکتههائی را که ما آموختیم
خرمی کردیم وقت خرمی
چون زمان سوختن شد سوختیم
تا سفر کردیم بر ملک وجود
توشهٔ پژمردگی اندوختیم
درزی ایام زان ره میشکافت
آنچه را زین راه، ما میدوختیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: لالهای با نرگس پژمرده درباره زیبایی و لحظات زندگی صحبت میکند. نرگس میگوید که ما هم مانند شما، زیبایی و احساسات را تجربه کردهایم و آنها را به دست آوردهایم. اما با گذر زمان، خوشیها به اندوه تبدیل شده و ما نیز در این مسیر، تلخیها و پژمردگیها را ذخیره کردهایم. به این ترتیب، هر دو گل به ناچاری از تغییرات زندگی و آثار گذر زمان اشاره میکنند و یادآوری میکنند که شادی و غم بخشی از تجارب انسانی است.
هوش مصنوعی: لالهای به نرگسی که پژمرده است گفت: تماشا کن که ما چقدر زیبا و درخشان هستیم.
هوش مصنوعی: ما هم آن کالا ارزشمند و بینظیر را در شب خریدهایم و صبحگاه آن را فروختیم.
هوش مصنوعی: آسمان روزی به تو درسهایی را خواهد آموخت که ما از آن بهرهمند شدیم.
هوش مصنوعی: در زمان خوشی و شادابی، زندگی خوبی داشتیم، اما وقتی که زمان سختی و مصیبت رسید، رنج و سوختن را تجربه کردیم.
هوش مصنوعی: با سفر کردن به دنیای وجودت، ما بار غم و اندوه را گردآوری کردهایم.
هوش مصنوعی: زمانه، از آن راهی که ما دوخته بودیم، درزهایی ایجاد کرد و آنچه را ما جمع کرده بودیم، گسسته ساخت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
من خریدار تو، تو بفروختیم
ما وفاداری ز تو آموختیم
مرد نحوی را از آن در دوختیم
تا شما را نحوِ محو آموختیم
اسم الرحمن از او آموختیم
شمع خود از نور او افروختیم
آری آری ناقه مان بفروختیم
خویشتن را زین تغابن سوختیم
ما به یوسف این چنین آموختیم
شمع تدبیرش به وحی افروختیم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.