گنجور

 
اوحدی

از دست تو راضیم به آزردن خود

در عشق تو قانعم به خون خوردن خود

گویی که: ببینم آن دو دست به نگار

مانند دو عنبرینه در گردن خود

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode