رخت دل بدزدد نهان شود
دلم بر تو زین بد گمان شود
چو زلف تو جستم کمند شد
گر ابروت جویم کمان شود
به وصل تو تعجیل کرد نیست
مبادا کزین پس گران شود
دلت میدهم، بوسهای بده
کزان بوسه دل جفت جان شود
وگر نیستت بر من ایمنی
بیارم کسی، تا ضمان شود
نتانم که وصف لبت کنم
گرم موی بر تن زبان شود
سرم پیر شد ور رسم بتو
ز سر بار دیگر جوان شود
نگوید به ترک تو اوحدی
گرش دین و دنیا زیان شود
ازو به نیابی معاملی
که گویی چنین کس چنان شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.