گنجور

 
اوحدالدین کرمانی

سودای تو آشنای دیرینهٔ ماست

دیر است که عوعو تو در سینهٔ ماست

چندانک همی بنگرم از سال به سال

عشق تو همان اَحمَد پارینهٔ ماست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode