اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب
»
شمارهٔ ۱۸۳
هم از رخ تست اگر به مه در نمکی است
مه را چه محل که روی تو خود فلکی است
تا ظن نبری که اندرین نکته شکی است
تو جان منی بدان خدایی که یکی است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سرمایهٔ ما از همه عالم دلکی است
آن نیز اسیر دلبر پرنمکی است
یک دل چه بود که بوسه ای از دو لبش
صد جان ارزد بدان خدایی که یکی است
در آینه خاطرت از هر که شکی است
او هم بشک است رانکه خاطر محکی است
تا شیشه دو رنگست بود آب دو رنگ
یکرنگ بر آکه دشمن و دوست یکی است
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.