گنجور

 
 
 
اوحدالدین کرمانی

از شربت عشق تست دل مست شده

در پای هوای تست جان پست شده

گر بر سر لطف خود ببستی ما را

از پای فتاده گیر وزدست شده

جهان ملک خاتون

ای پیش قدت سرو سهی پست شده

نرگس به خمار چشم تو مست شده

از شرم رخ خوب تو گلهای چمن

در پای تو افتاده و از دست شده

شاه نعمت‌الله ولی

ای هست همه ز هست تو هست شده

وی هر دو جهان از می تو مست شده

یاری که ز دست تست آن دستان یافت

زان دست هزار بار از دست شده

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه