اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب
»
شمارهٔ ۱۰۱
در دایرهٔ وجود بی سهو و سقط
دلها همه دور نیست چون نقطه زخط
در مرکز عهد اوّل از خطّ ازل
جانها همه دایره است و عشق تو نقط
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای بر سر حرف این و آن نازده خط
پندار دویی دلیل بعدست بخط
در جملهٔ کاینات بی سهو و غلط
یک عین فحسب دان و یک ذات فقط
در دایرهٔ وجود بی سهو و سقط
دلها زتو دور نیست چو نقطه زخط
بر مرکز عهد اول از خطّ ازل
جانها همه دایره است و عشق تو نقط
ای مانده تو بر کنار جویای وسط
تا چند چو نقطه دور گردی از خط
در می طلبی به قعر دریا (می) شو
سرگشته مباش بر سر آب چو بط
ای بر سر حرف این و آن نازده خط
پندار دویی دلیل بعد است و سخط
در جمله کاینات بی سهو و غلط
یک عین فحسب دان و یک ذات فقط
ای رهرو نادان که روانی چون شط
گیرم نروی برون چو از مسطر خط
چون نیست ز دانش چه صواب و چه خطا
نبود چو ز بینش چه درست و چه غلط
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.