گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
 
 
سید حسن غزنوی

نی یاد کند یار ز رنج سفرم

نی نامه نویسد و نه پرسد خبرم

گر دارد ازین هزار باره بترم

هرگز گله دوست به دشمن نبرم

مولانا

امروز همه روز به پیش نظرم

او بود از آن خراب و زیر و زبرم

از غایت حاضری چنین مهجورم

وز قوت آن بیخبری بیخبرم

جامی

صد تیغ جفا زدی و راندی ز درم

وانگه گله می کنی که رفتی ز برم

با این همه خاک باد بر فرق سرم

گر عهد و وفای تو به پایان نبرم

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه