اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب الرابع: فی الطهارة و تهذیب النفس و معارفها و ما یلیق بها عن ترک الشهوات
»
شمارهٔ ۱۲۸
هر پیر که دل به عشرت و لهو سپرد
یا حرف سکون زتختهٔ لَهو ستُرد
او مرده بود حقیقتی از پی آنک
روشن گردد چراغ چون خواهد مُرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این بیت به این موضوع اشاره دارد که هر فردی که به خوشی و لذایذ دنیوی پرداخته و از حقیقت دور شده، عملاً مرده است. در واقع، حقیقتی را باید جستجو کرد که در آن چراغ آگاهی و روشنایی به وجود میآید، نه در لذتهای زودگذر.
هوش مصنوعی: هر کسی که دل خود را به خوشیها و لذتها سپرده باشد، در واقع نوشتمهای سکون و آرامش را از زندگیاش حذف کرده است.
هوش مصنوعی: او مرده بود و این واقعیت به مانند چراغی روشن میشود که وقتی خاموش شود، حقیقتش نمایان میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای صافی دعوی ترا معنی دُرْد
فردا به قیامت این عمل خواهی بُرد
شرمت بادا اگر چنین خواهی زیست
ننگت بادا اگر چنان خواهی مُرد
دل برد و مرا نیز به مردم نشمرد
گفتار چه سودست چو ورغ آب ببرد
رو گرد سراپرده اسرار مگرد
کوشش چه کنی که نیستی مرد نبرد
مردی باید زهر دو عالم شده فرد
کو جرعه درد دوستان داند خورد
گویند به هر درد بود صابر مرد
تا کی خورم اندوه و غم و حسرت و درد
تا کی ز فراق دوست فریاد کنم
در فرقت دوست صبر نتوانم کرد
گر من روزی ز خدمتت گشتم فرد
صد راه دلم از تو پشیمانی خورد
جانا به یکی گناه از بنده مگرد
من آدمیام گنه نخست آدم کرد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.