اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید » شمارهٔ ۹۶ از دل همه ساله درد حاصل باشد از درد گزیر نیست چون دل باشد و آن را که زدرد بی نصیب است چو من هم دل باشد ولیک غافل باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر میگوید که هر ساله دردهای زیادی وجود دارد و از آن نمیتوان گریخت. کسی که دردی را احساس نمیکند مانند من، ممکن است دل داشته باشد اما غافل از دردهاست.
هوش مصنوعی: هر سال از دل درد و رنج میآید و هیچ راهی برای فرار از درد وجود ندارد، چون دل همیشه احساساتش را ابراز میکند.
هوش مصنوعی: کسی که از درد رنج میبرد، مانند من از محبت بیبهره است، هرچند دل داشته باشد، اما غافل است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تو شیردلی شکار تو دل باشد
جان دادنم از پی تو مشکل باشد
وصل تو به حیله کی به حاصل باشد
مدبر چه سزای عشق مقبل باشد
چون در تو نه فضل و نه تفضل باشد
نه بخششی از سر تمول باشد
ما را ز سر و ریش تو میبگزیرد
طاسی و پلاسی چه تجمل باشد؟
در سینهٔ هر که ذرهای دل باشد
بیمهر تو زندگیش مشکل باشد
با زلف چو زنجیر گره بر گرهت
دیوانه کسی بود که عاقل باشد
گر بر سر گل تاج مکلل باشد
و اندر بر گل جامه مهلل باشد
هم بر سرش ادبار موکل باشد
از گل مطلب وفا که گل کل باشد
از آل علی هر چه ترا دل باشد
از شاه خراسان همه حاصل باشد
در موسی و سی و نه خلف فرقی نیست
ایشان چلشان یکی یکی چل باشد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.