گنجور

 
اوحدالدین کرمانی

ای دل عمری گذاشتی در پندار

وقت است که از خواب درآیی یک بار

رو کشتهٔ تیغ عشق شو در غم او

افسوس نباشد که بمیری مردار؟

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode