گنجور

 
اوحدالدین کرمانی

مست از ازل آمدیم و مستیم هنوز

سوزندهٔ شربت الستیم هنوز

زان با دگری عهد نبستیم هنوز

کز عهدهٔ عهد تو نرستیم هنوز