لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
سنایی

ای روی تو رخشنده‌تر از قبلهٔ گبر

وی چشم من از فراق گرینده چو ابر

من دست ز آستین برون کرده ز عشق

تو پای به دامن اندر آورده به صبر

میبدی

آن را که چو تو نگار باشد در بر

گر بانگ قیامت آید او را چه خبر!

ابن یمین

از حق بود انچ هست بر مومن و گبر

روشن شود این نکته ترا نیز بصبر

از ابر جدا همی شود قطره ولیک

چون در نگری یکی بود قطره و ابر

شیخ بهایی

هست کارم بر دراین پیر گبر

گاه شکر نعمت او گاه صبر

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه