گنجور

 
 
 
اوحدالدین کرمانی

درویش به غم همیشه خرّم باشد

اندر ره فقر زخم مرهم باشد

گر درویشی تو بابلا خوش می باش

کس جای حدیث عافیت کم باشد

کمال‌الدین اسماعیل

شمعم که غذای چشمم از نم باشد

خنده همه گریه سور ماتم باشد

شادی و طرب بخواب بینم گه گاه

وان نیز چو بیدار شوم غم باشد

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از کمال‌الدین اسماعیل
مولانا

گفتی که بگو زبان چه محرم باشد

محرم نبود هرچه به عالم باشد

والله نتوان حدیث آن دم گفتن

با او که سرشت خاک آدم باشد

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
سعدی

هر سرو که در بسیط عالم باشد

شاید که به پیش قامتت خم باشد

از سرو بلند هرگز این چشم مدار

بالای دراز را خرد کم باشد

جلال عضد

هر سرو که در بسیط عالم باشد

شاید که به پیش قامتت خم باشد

ای سرو بلند! هر دمی چشم برآر

بالای دراز را خرد کم باشد

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه