گنجور

 
اوحدالدین کرمانی

انعام تو عام است و دلم بی بهر است

تریاک کزو هلاک خیزد زهر است

تو لقمهٔ باز در دم صعوه نهی

وآنگه گویی فرو بر آخر قهر است

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode