اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب الحادی عشر: فی الطامات و فی الاقاویل المختلفة
»
الفصل الثانی - فی الاقاویل المختلفة خدمة السلطان
»
شمارهٔ ۹۲
انصاف زاختلاف ایّام فرق
پیدا کردی به گفت حق را الحق
آنجا که کمال کبریای قدم است
توحید من و کفر تو باشد مطلق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کی باشد و کی لباس هستی شده شق
تابان گشته جمال وجه مطلق
دل در سطوات نور او مستهلک
جان در غلبات شوق او مستغرق
انصاف زاختلاف ایام فرق
پیدا کردی به گفت حق را الحق
آنجا که کمال کبریای قدم است
توحید من و تو کفر باشد مطلق
شب تیره و صبح گشته روشن زافق
چون عارض دلدار ز پیروزه تتق
دریاب صبوح را و نومید مباش
کافزون ز شمارست بدادار طرق
ای لعل لبت برده ز یاقوت سبق
ریحان ز حیا پیش خطت شسته ورق
گر سرو زند لاف که چون قد توام
مشنو سخنش که الطویل الاحمق
کی باشد کی لباس هستی شده شق
تابان گشته جمال وجه منطق
دل در سطوات نور او مستهلک
جان در غلبات شوق او مستغرق
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.