گنجور

 
اوحدالدین کرمانی

ای شمع هوای دلفروزی داری

شب زنده هم از برای روزی داری

تا صبح از آرزوی شیرین لب او

از گریه میاسای که سوزی داری

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode