اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
»
شمارهٔ ۲۴۵ - الخوف
هرگز به وصال چون تو یاری برسم
بیرون زغمت به هیچ کاری برسم
زین سان که منم میان دریای فراق
هرگز بینی تا به کناری برسم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر در عمل عشق به کاری برسم
از بادهٔ وصلت به خماری برسم
در بحر وصال تو بسی خواهم بود
آخر به لبی یا به کناری برسم
یارب ز گل رخت به خاری برسم
وز نرگس مستت به خماری برسم
نی نی غلطم بتا به دریای فراق
من کی ز میانش به کناری برسم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.