ای که از تهمت مؤثر تو
عدل با علم منقسم گردد
بشنو این قطعه کز لطافت آن
تهمت و طعنه منهزم گردد
دل عرفی نگر که در شهوت
قصر تقواش منهدم گردد
شاهد عصمت از تنگ درعی
زان گلندام منعدم گردد
که گرش بر مزاری افتد راه
مرده در گور محتلم گردد!
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
ای که از تهمت مؤثر تو
عدل با علم منقسم گردد
بشنو این قطعه کز لطافت آن
تهمت و طعنه منهزم گردد
دل عرفی نگر که در شهوت
قصر تقواش منهدم گردد
شاهد عصمت از تنگ درعی
زان گلندام منعدم گردد
که گرش بر مزاری افتد راه
مرده در گور محتلم گردد!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گاهی افزون و گاه کم گردد
گه بخندد گهی دژم گردد
مرد چون قلب نام خویش اندوخت
اندر این دور محتشم گردد
چون از این رمز گشت خالی مرد
فتح نامش ز غصه ضم گردد
روغنش در چراغ کم گردد
پشتش از بار خرزه خم گردد
گر نعم فی المثل نقم گردد
نیست عشق تو آن که کم گردد
که چون خسرو به دهر کم گردد
خسرو عالم عدم گردد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.