گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
عرفی

هر متاع فتنه کز عشق ستمگر می‌خرم

می‌دهم باز و به منت بار دیگر می‌خرم

دهرِ مردافکن به میدانم کند تکلیف و من

می‌دهم روز خوش و آسیب اختر می‌خرم

مُهر منمای و مجو از من که من این جنس را

غابیانه می‌فروشم در برابر می‌خرم

در محبت، دل، زبان را دوست دارد ور نه من

نیم ناز از وی به صد جان بلکه کمتر می‌خرم

مایه‌دار همتم گر خار ره گردد فلک

می‌فروشم پا به خار راه و شهپر می‌خرم

دل به خشم از دلبر و من گرم صلح‌انگیزی‌ام

دم مزن ناصح که طوطی بهر شِکَّر می‌خرم

یک نگاه و یک تبسم گر کنی سرمایه‌ام

نوش و نیش هر دو عالم را سراسر می‌خرم

روی بازار مراد امروز عرفی با من است

دامن تر می‌فروشم، دیدهٔ تر می‌خرم

 
 
 
عرفی

می فروشم راحت و عشق ستمگر می خرم

می دهم روز خوش و آسیب اختر می خرم

ای که باز افکنده ای در تیغ کاه رغبتم

گر متاع غم بود بگشا که اکثر می خرم

در سرشت من قبول شیوهٔ انکار نیست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه