آن شکارم کز بر تیر سنان می رویدم
التماس زخم نو از لامکان می رویدم
حسن می گوید که من تخمی بیفشانم، ولی
تا قیامت روی گرم از آستان می رویدم
در لبم در عشق تو، آن میهمان دار بلا
کز در و دیوار خیل میهمان می رویدم
من کی ام، رضوان آن جنت، که در هر سوی راه
طوبی از فیض نسیم بوستان می رویدم
بشکنم ناقوس و تسبیحی به دست آرم، ولی
چون کنم با این که زنار از میان می رویدم
مست این ذوقم که گر مدهوشم و گر هوشمند
شکر درد از زیر لب تا مغز جان می رویدم
بستم این رازی که می داند زبان و دل، ولی
حیف گر بر بستن لب صد زبان می رویدم
پنبهٔ الماس شد عرفی ولی مجروح من
بس که هر دم نیشی از داغ نهان می رویدم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.