ما گریبان دل از گل های غم پر کرده ایم
از شراب تلخکامی جام جم پر کرده ایم
مژده باد ای دل، نثار کام را آماده باش
کز گل پژمردگی دامان غم پر کرده ایم
هیچ از این حسرت نمی سوزیم کز بازار فیض
اهل دل جیب مراد و ما شکم پر کرده ایم
تیغ و سر درکف به سوی عشق رفتم، گفت رو
کز شهیدان عاقبت را از عدم پر کرده ایم
خوش برآ عرفی زمانی با الم خاموش باش
کز هجوم ناله آزار الم پر کرده ایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس غم و ناامیدی شاعر است که دلش را از درد و تلخی پر کرده و به زندگی تلخ خود اشاره دارد. با وجود این، شاعر به دل خود مژده میدهد که به زودی از این غم رهایی خواهد یافت. او از حسرت و ناکامیهایش نمیسوزد، زیرا میداند که در بازار زندگی، کسانی هستند که به آرزوهای خود دست یافتهاند. در نهایت، شاعر به آرامش و سکوت در برابر دردها و نالههای زندگی دعوت میکند و به طرز زیبا و دردناکی از این احساسات نام میبرد.
هوش مصنوعی: ما دل خود را با غم های بسیار پر کرده ایم و به جای شادی، از تلخی زندگی می نوشیم.
هوش مصنوعی: ای دل، خوشحال باش و منتظر خبر خوب باش که ما از شدت غم و اندوه، دامن خود را از گلهای پژمرده پر کردهایم.
هوش مصنوعی: ما از این حسرت نمیسوزیم که در بازار نعمت و فیض، تنها به پر کردن شکم خود پرداختهایم و از عمق دل و آرزوهایمان خبری نیست.
هوش مصنوعی: با شمشیر و سر بر کف، به سوی عشق حرکت کردم. گفتند برو، چرا که از میان شهیدان، سرانجام ما هیچ را پر کردهایم.
هوش مصنوعی: ای خوشا زمانی که با سکوت و آرامش بتوانی زندگی کنی، چرا که ما از شدت ناله و غم و اندوه به ستوه آمدهایم و دلمان پر از درد شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.