غم تو نیست، به عیش جهان که پردازد
هوای تیغ تو در سر، به جان که پردازد
چنین که غمزه به یک تیغ می کُشد همه را
به کاوکاو دل خون چکان که پردازد
اگر لب تو نه در دل نمک نشان آمد
به تازه کردن داغ نهان که پردازد
چو عشق یار که هم آلوده سوزد و هم پاک
به قیمت گهر این و آن که پردازد
کرشمه گشت جهانی، چنان که دل می خواست
مگر به سوختن کشتگان که پردازد
اگر نه محرم دردی طلب کند عرفی
به جست و جوی من بی نشان که پردازد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
غمم بکشت به کار جهان که پردازد
دلم اسیر شد و نیز جان که پردازد
من و زیادت حاجات و کنج ویرانه
درین بلا به غم خان و مان که پردازد
هزار شمع جمال آیدم به پیش نظر
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.