حدیث عشق جان فرسا بگویید
به دزدان اینسخن اما بگویید
متاع من نمی ارزد به تاراج
حکایت با من از یغما بگویید
به طور ما نگنجد منع دیدار
ولی این راز با موسی بگویید
قیامت را ز پی بستیم و رفتیم
دگر افسانهٔ فردا بگویید
چه باشد جان فسان این حکایت
به دست و آستین ما بگویید
چو ناحق کشتگان او شمارند
به حق زخم او، کز ما بگویید
نشانی از دل عرفی بیاور
دگر غم را جهان بنما بگویید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.