دل خستگان که بستهٔ تدبیر می شوند
وارسته از کمند به زنجیر می شوند
برگی ز بوستان خرابی نچیده اند
جمعی که سایه گستر و تعمیر می شوند
این ناوک از کمان که آید که هر طرف
صید افکنان نشانهٔ این تیر می شوند
این فتنه از کجاست که مستان شیرگیر
گردن نهند و بستهٔ زنجیر می شوند
این شاهباز کیست که در صیدگاه او
مرغان بال بسته هواگیر می شوند
عرفی چه حالت است که در شهر بخت ما
نازاده کودکان به رحم پیر می شوند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کی دلبران زصحبت دل سیر می شوند
خوبان کجا ز آینه دلگیر می شوند
در خانمان خرابی دل سعی می کنند
این غافلان که در پی تعمیر می شوند
چون صبح زیر خیمه دلگیر آسمان
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.