ماهم نه نهالی است که خورشید بر اوست
طوبی خس زیبا چمنی که این شجر اوست
مرغی که حرم را شرف از نسبت او بود
جاروب حرمگاه صنم بال و پر اوست
گه زهر فشاند به مگس، گه زند آتش
زین گونه بسی تعبیه ها در شکر اوست
نقصان ادب نیست که آمیخته با شمع
پروانه که امید فنا راهبر اوست
غم همره جان رفت، نرفتیم به منعش
با وی ز ازل آمده و هم سفر اوست
هر گرد که از خاک شهیدان تو خیزد
صد قافله ی درد ابدی بر اثر اوست
عشق از طلب صحبت رضوان بود آزاد
زهد است که دست هوسش در کمر اوست
از طعن کس آزرده نگردد دل عرفی
داغی که نسوزد نمکی بر جگر اوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و ارزشهای معنوی عشق و دلباختگی اشاره میکند. او نشانههایی از وجود محبوب و آثار آن را در طبیعت و عالم نشان میدهد. درخت طوبی، مرغی که به حرم مرتبط است، و آتش و شکر، همه نمادهایی از عشق و زیبایی هستند. همچنین، شاعر به دشواریهای عشق و زهد اشاره کرده و بیان میکند که عشق واقعی آزاد است و زهد به نوعی مانع آن میشود. در نهایت، شاعر میگوید که دل عرفی نباید از طعنهها و آزارها ناراحت شود، چرا که داغ عشق همواره با اوست و این درد، بخشی از زندگیاش است.
هوش مصنوعی: ما مانند درختی نیستیم که تنها سایه خورشید را بر دوش داشته باشیم؛ بلکه نمایانگر زیبایی و شکوهی هستیم که در دل این زمین وجود دارد و به آن لطافت و طراوت میدهد.
هوش مصنوعی: پرندهای که به واسطهی وجودش، حرم به ارزش و احترام میرسد، در واقع بال و پر او به پاکی و زیبایی مکان مقدس میافزاید.
هوش مصنوعی: گاهی زنبور نیش میزند و گاهی آتش به جان میزند؛ این همه تدبیر و دقت در شیرینی اوست.
هوش مصنوعی: نداشتن ادب ایرادی ندارد وقتی که پروانه به شمع علاقهمند است و میداند که این عشق او را به فنا میکشاند.
هوش مصنوعی: غم همراه جان من رفته است، ولی ما به خاطر او نرفتهایم. از آغاز، ما همسفر او بودهایم.
هوش مصنوعی: هر ذرهای که از خاک شهیدان تو برمیخیزد، باعث میشود که صدها قافلهی درد و مصیبت برای همیشه بهدنبال آن بیفتند.
هوش مصنوعی: عشق از خواهان گفتگو با خداوند است و دوری از دنیا و زهد، فقط به خاطر آن است که نفسانیت و خواستههای دنیوی نمیتوانند او را به خود مشغول کنند.
هوش مصنوعی: دل عرفی از هیچ زخم زبانی ناراحت نمیشود، چون یاری که تحمل آتش را دارد، نمکزار دلی نخواهد بود که آسیب پذیر باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
قد تو نهالیست که آتش ثمر اوست
دیوانه ی آن بادیه ام کاین شجر اوست
آراسته باد این چمن حسن که هر روز
فیض نوام از لاله و ریحان تر اوست
زلفت گرهی بست بهر قطره ی خونم
[...]
شاهی که سر چرخ برین خاک در اوست
در تمشیت کار قضا کارگر اوست
اوراق فلک دفتر فضل و هنر اوست
ایجاد بشر پرتو فیض نظر اوست
بحریست که ارواح ائمه گهر اوست
[...]
عشق است که علم دو جهان مختصر اوست
مجموعه احوال دو عالم خبر اوست
صد راهزنم در صف اندیشه نشسته
حرز دل آگاه نشین از نظر اوست
بیگانگیش بار دهد اشک ندامت
[...]
مرغی که رمیدن ز جهان بال و پر اوست
از عرش گذشتن سفر مختصر اوست
عشق و محیطی است که دلها گهر اوست
نیلی رخ افلاک ز موج خطر اوست
عشق تو همایی است که دولت اثر اوست
[...]
شوخی که جهان گرد جنون نظر اوست
از آینه تاکنج تغافل سفر اوست
تمکین چقدر منفعل طرز خرام است
نه قلزم امکان، عرق یک گهر اوست
دیوانه و عاقل همه محو است در اینجا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.