هوش مصنوعی: در این شعر، زنی که به مسیح اعتقاد دارد، به سراغ شهریار میآید و با دست الماسگون خود، طشت زرین و آبی را میخواهد. او بازوی شهریار را محکم میگیرد و به او نیش میزند و میگوید که چنین دستی را نمیتوان خسته کرد. او سپس سرش را پایین میآورد و بوسهای به او میزند و از شاخ ارغوان رایحهای را استشمام میکند.
اخطار: خلاصههای تولید شده توسط هوش مصنوعی در بسیاری از موارد نادرستند. اگر این متن به نظرتان نادرست است میتوانید آن را ویرایش کنید.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، زنی که به مسیح اعتقاد دارد، به سراغ شهریار میآید و با دست الماسگون خود، طشت زرین و آبی را میخواهد. او بازوی شهریار را محکم میگیرد و به او نیش میزند و میگوید که چنین دستی را نمیتوان خسته کرد. او سپس سرش را پایین میآورد و بوسهای به او میزند و از شاخ ارغوان رایحهای را استشمام میکند.
هوش مصنوعی: زن مسیحی با زیبایی و درخشش خاصی آمده است و در دستش الماسی را گرفته که به خوبی جلب توجه میکند.
هوش مصنوعی: سلطانی که در دستش طشت طلایی و آب است، در واقع قدرتش را به نمایش میگذارد و نمادی از توانایی و اقتدار اوست.
هوش مصنوعی: نیش به دندانش دست زده و با تأسف گفت: چه غمانگیز است که این دست اینگونه بیحس و ناتوان شده است.
هوش مصنوعی: او سرش را پایین آورد و بوسهای بر زمین داد و از شاخههای درخت ارغوان گل نازکی چید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون تن خود به برم پاک بشست
از مسامش تمام لؤلؤ رست
گرد پرگار چرخ مرکز بست
شبه مرجان شد و بلور جمست
آمد آن رگزن مسیحپرست
شست الماسگون گرفته به دست
کرسی افکند و برنشست بر او
بازوی خواجه عمید ببست
شست چون دید گفت عز و علا
[...]
ستد و داد جز به پیشادست
داوری باشد و زیان و شکست
آمد آن حور و دست من بربست
زدم استادوار دست به شست
ز نخ او به دست بگرفتم
چون رگ دست من به شست بخست
گفت هشیار باش و آهسته
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.