آن را که به سر شور و به دل کیفیتی نیست
گر هست هزارش هنر، انسانیتی نیست
آن لب که تر، از باده نشد هیزم خشگ است
آتش بزنیدش که در او خاصیتی نیست
دل جمله مسخر شده عشق شد ای عقل
زین ملک برون رو که در آن تمشیتی نیست
جز عشق میاموز به اطفال طریقت
بس تجربه کردم به از این تربیتی نیست
مشکن قدح اهل دل ای شیخ ریایی
در مذهب ما بدتر از این معصیتی نیست
فرخنده عروس است نکو گفته «عمان »
کز زیور همسایه بدو عاریتی نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.