ای ز نور تو چشم جان روشن
جان چو باشد همه جهان روشن
گرنه شب از رخت بتابد نور
کی شود ماه آسمان روشن
آفتاب فلک هم از رویت
کرده روز جهانیان روشن
وصف روی تو کرده در مجمع
تا شده شمع را زبان روشن
بین چراغان لاله از رویت
هر سحرگه ببوستان روشن
باشد آئینه سان ز عکس رخت
دلم ای دوست جاودان روشن
از رخت نور تو تجلی کرد
شد زمین روشن و زمان روشن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ز عکس رخت جهان روشن
به خیال تو چشم جان روشن
گشته از رویت آفتاب خجل
شده از نورت آسمان روشن
هست از پرتو جمال رخت
[...]
چون درو گردد این نشان روشن
شودش دل درست و جان روشن
ای به روی تو چشم جان روشن
وز فروغ رخت جهان روشن
رخ به راه تو سوده مه که چنین
تابد از اوج آسمان روشن
هر شب از شعله های آتش دل
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.