گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
نورعلیشاه

مگر فکنده به رخ یار من نقاب امشب

که روشنست جهان همچو آفتاب امشب

دلم که در سر زلفت قرارگاهش نیست

قرار در تو نگیرد در اضطراب امشب

سرای توبه که دی کرده بودمش معمور

به یک کرشمه ساقیش بین خراب امشب

خبر ز نشأه فردا که هیچکس را نیست

چرا ز دست نهم ساغر شراب امشب

مگر خیال تواَم از جهان نظر بندد

وگرنه بی تو ندارم به دیده خواب امشب

دلم که دوش به کامش زلال وصلت بود

نوازدش به فلک زهره با رباب امشب

چنین لطیفه که نور از نی قلم انگیخت

عجب نه گر شود از فیض فتح باب امشب

 
 
 
شاطرعباس صبوحی

مکن دریغ ز من ساقیا شراب امشب

از آنکه ز آتش خود، گشته‌ام کباب امشب

ز بس‌که شعله زند در دل من، آتش شوق

ز آتش دل خویشم در التهاب امشب

به خواب دیده ام آن چشم نیم خوابش دوش

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه