زهی بر جمالت جمال آینه
زهی بر جلالت جلال آینه
جمال و جلال ترا در دو کون
ظهور و بطون کمال آینه
دلت را چه نبود رخ بیچراغ
فراقت شده بر وصال آینه
شد آئینه خانه دلم بس نها
بیاد رخت از خیال آینه
ز اشگم بگیر آینه کافتاب
ندارد چو آب زلال آینه
بهار رخت گر که گیرد بپیش
ز هر برگ و باری نهال آینه
دراینواقعه نیست کس زاهل وجد
چه نورت برخسار خال آینه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و جلال محبوبش اشاره میکند و به تشبیه آینه میپردازد. او زیبایی و جلال محبوب را در عالم وجود و در دل خودش منعکس میبیند. شاعر میگوید که دلش بدون دیدن چهره محبوب خالی است و دوری محبوب باعث عذابش شده است. آینهای که در شعر به آن اشاره میشود، نمادی از عشق و یاد محبوب است. شاعر با اشکهایش آینهای از عشق و صفای دل را میسازد و به زیبایی بهار و زندگی اشاره میکند. در آخر، او میگوید که هیچ کس در این عالم نمیتواند از عشق و حال خوب به دور باشد، چرا که نور محبوب بر چهرهاش درخشان است.
هوش مصنوعی: عجب چه زیباییای در چهرهات نهفته است، و عجب چه عظمتی در قامتت وجود دارد که به آینه میماند!
هوش مصنوعی: زیبایی و عظمت تو در دنیا و آخرت به کمال خود را نشان میدهد و در حقیقت، تو همچون آینهای از تمام زیباییها و کمالات هستی.
هوش مصنوعی: دلت چرا برای دیدن صورت بیچراغ نبود، وقتی جدایی باعث شده که به آینه نگاه کنی؟
هوش مصنوعی: دل من مانند آینهای شده است که فقط یاد تو را در خود منعکس میکند.
هوش مصنوعی: از اشک من آینه بگیر، چون آینهای که چون آب زلال است، دیگر نور خورشید را ندارد.
هوش مصنوعی: اگر بهار زیباییات را به نمایش بگذاری، همه برگها و شاخهها مانند آینهای خواهند شد که زیبایی تو را منعکس میکنند.
هوش مصنوعی: در این حادثه کسی از عرفان و شادی درونی بیبهره نیست، زیرا نوری که بر گونه خال آینه میتابد، درخشان و زیباست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.