زچشم سیاهی نگاهی مرا بس
نگاهی ز چشم سیاهی مرا بس
چراغ مه ار شعله ور نیست امشب
دراین انجمن شمع آهی مرا بس
دراین قصر فیروزه مهر گستر
فروغی ز رخسار ماهی مرا بس
ز خاک کف پایت ای شاه خوبان
بسر تاج شاهی کلاهی مرا بس
ز کفر سر زلف غارت گر تو
بتاراج ایمان سپاهی مرا بس
ندارم طمع حشمت و جاه شاها
ز دربار لطفت پناهی مرا بس
چه نور علی آن شه ملک و معنی
بمسند که شد فقر شاهی مرا بس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.