ساقی ز روی دختر زر پرده باز کرد
آهنگ عیش با صنم پرده باز کرد
مینای حسن پربودش از شراب ناز
چندانکه می بساغر اهل نیاز کرد
مطرب بدل نوازی عشاق بینوا
هر دم نوای دلکشی از پرده ساز کرد
صوفی که نقص باده همی گفت بر دوام
گردن بسوی جام چه مینا دراز کرد
راز نهانیش نکند چرخ برملا
هر کس که پرده داری ارباب راز کرد
سلطان غزنوی که هزاران غلام داشت
عشقش بروی هندوی خال ایاز کرد
جانهای پاک خاک شدش در ره نیاز
هرسو که سرو ناز من آغاز ناز کرد
آمد شبی بکلبه احزان ما شهی
ما را زیمن مقدم خود سرفراز کرد
نور علی که مهر سپهر حقیقت است
مستغنیم ز پرتو شمع مجاز کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
آن کس که بر امیر در مرگ باز کرد
بر خویشتن نگر نتواند فراز کرد
آن بت که بر دلم در شادی فرازکرد
یک باره بر دلم دری ز مهر باز کرد
زلف جو سام بر دل مسکین من فکند
تا بر دلم جهان در خورشید باز کرد
بیخواب کرد چشم دلم در فراق خویش
[...]
تا بر دل من آن بت طناز ناز کرد
صد در ز ناز بر دل من باز باز کرد
تا دوست بر دلم در عالم فراز کرد
دل را به عشق خویش ز جان بی نیاز کرد
دل از شراب عشق چو بر خویشتن فتاد
از جان بشست دست و به جانان دراز کرد
فریاد برکشید چو مست از شراب عشق
[...]
ترکم به خنده چون دهن تنگ باز کرد
دل را لبش ز تنگ شکر بینیاز کرد
کافر، که رخ ز قبله بپیچیده بود و سر
چون قامتش بدید به رغبت نماز کرد
ای دلبری که عارض چون آفتاب تو
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.