گنجور

 
نورعلیشاه

اگر چه عشرت و عیش جهان نخواهد ماند

غمین مباش که غم جاودان نخواهد ماند

زمان خوشدلیست و زمین عشرت و عیش

بنوش می که زمین و زمان نخواهد ماند

ز وصل گل چه تنعم بود که بلبل را

ز تند باد خزان آشیان نخواهد ماند

اگر چه نوبت سلطان گل مدامی نیست

مدام شوکت شأن خزان نخواهد ماند

نشان و نام چه جوئی بیا نشاطی جو

درآن بساط که نام و نشان نخواهد ماند

در آب کنج طرب رایگان ببر گنجی

اگر چه گنج طرب رایگان نخواهد ماند

بغیر نور علی تاجدار کشور فقر

شهی بمسند جم کامران نخواهد ماند