مرا گر پای تا سر تن بسوزد
ترا کی دل بحال من بسوزد
مزن بر آتشم دامن که ترسم
ترا از شعله اش دامن بسوزد
بتن تابی که دارم از تب عشق
عجب نبود که پیراهن بسوزد
بهر روزن که از دل دود آهم
برون آرد سر آن روزن بسوزد
بگلشن گر رسد بوئی ز داغم
هزاران لاله از گلشن بسوزد
بترس از برق آه خوشه چینان
که میترسم ترا خرمن بسوزد
دل از نور علی موسی جان را
چو نخل وادی ایمن بسوزد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.