خون آمد و پیراهن چشمم بگرفت
خوش یافت مگر مأمن چشمت بگرفت
از بس که به غمزه خون ناحق کردی
خونی که چنین دامن چشمت بگرفت
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
خون آمد و پیراهن چشمم بگرفت
خوش یافت مگر مأمن چشمت بگرفت
از بس که به غمزه خون ناحق کردی
خونی که چنین دامن چشمت بگرفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساس غم و درد عاشقانه است. شاعر به زیبایی چشمان معشوقش اشاره میکند و از تأثیر عمیق عشق و غم بر روی خود میگوید. خون، نماد آسیب و غم است که به لباس چشم شاعر میریزد و نشاندهنده شدت احساسات اوست. شاعر از ناحقیهایی که معشوق با غمزۀ خود به او وارد کرده، برای توصیف شرایطش استفاده میکند. در کل، شعر به قلمرو عاطفی و آسیبهای عاشقانه میپردازد.
هوش مصنوعی: چشمم پر از اشک شد و پیراهنم را خونی کرد. اما چه خوب که در دل تو پناهگاهی پیدا کردم.
هوش مصنوعی: به خاطر رفتارهای فریبندهات، باعث شدهای که خون بیگناهی به چشمانت برسد و دامن تو را آلوده کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.