ماه رویا قصدِ جانِ مردمِ بیدل مکن
کار بر بیچارگانِ ممتحن مشکل مکن
روزگارِ عاشقان و بیدلان برهم زدی
توبههای زاهدان و صالحان باطل مکن
چشم را رخصت مده بر خونِ ناحق ریختن
زلف را دام از برایِصیدِ بیحاصل مکن
دلبرِ پیمانشکن را عاقبت محمود نیست
در میانِ آن جماعت خویشتن داخل مکن
عشقت از من برد صبر و عقل و هوش و دین و دل
ترکِ این بیصبر و عقل و هوش و دین و دل مکن
خستگان را نوشدارو ده ز لب بیزهرِ چشم
بر کنارِ آبِ حیوان شربتِ قاتل مکن
دوش با من گفت ملّاحِ خرد کای بیخبر
آشنایی در محیطِ بحرِ بیساحل میکن
بانگ بر من زد خیالِ دوست کای دشمن پرست
حشو میگوید خرد فرمانِ آن غافل مکن
یا به رغبت کن نزاری جورِ خوبان اختیار
یا به غفلت بر سرِ کویِ بلا منزل مکن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جان من از بیدلان، آخر گهی یادی بکن
ور به انصافی نمی ارزیم، بیدادی مکن
شادمانیهاست از حسن و جوانی در دلت
شکر آن را یک نظر در حال ناشادی بکن
هر شبی ماییم و تنهایی و زندان و فراق
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.