مکن ملامت اگر شهر بند کوی توام
بیا که جان به لب آمد در آرزوی توام
کهای کوی توام من که و محبت تو
سگ سگان سگان سگان کوی توام
در آرزوی دمی ام به خواب و بیداری
که دیده باز نشود یک نفس به روی توام
مرا چه میل به تو یا چه اتصال به تو
کمند عشق چنین می کشد به سوی توام
نزاری توام آخر به زاریم مگذار
تو همنشین من و من به جست و جوی توام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شبی اگر بکشد درد آرزوی توام
نسیم صبح دهد زندگی ببوی توام
تن از هوای لحد خاک تیره گشت و هنوز
ز دل نمیرود ای جان هوای روی توام
مرا چه زهره که لاف از غلامی تو زنم
[...]
منم که شیفتهٔ زلف تو ببوی توام
منم که واله و شیدای تو بموی توام
گر التفات کنی سوی من بجای خودست
گل سر سبد عاشقان روی توام
بزیر پرده نهانست عشق محجوبان
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.