در انتظار وصال تو عمر می گذرانم
قرار عهد بر این بود و من هنوز برآنم
چه روزگار به سر برگذشت و عمر به سر شد
که من ز دست تو بر سرزنان و جامه درانم
تو فارغ از من و من از پی قدوم وصولت
دو دیده بر سر ره مانده هم چو منتظرانم
اگر چه در نظر صورتم به شکل نیایی
ولی به چشم ملاقات معنوی نگرانم
{در متن چاپی افتادگی دارد} با رقیب کوی تو گفتم
اگر به لطف نمی خوانیم به قهر مرانم
جواب داد که این جا مگرد بیش و حذر کن
که من ملازم این در به دفع کژ نظرانم
محیط عشق و به گرداب درفتاده چه کوشم
دگر زمانه نه ممکن که افکند به کرانم
ز بس که بر سر سودا کشیده می کنم اقداح
سبک شدند دماغ و دل از شراب گرانم
بهشت نقد نزاری تویی و بس که مذکِّر
به حور نسیه نیارد فریفت چون دگرانم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.