چرا چنین شب و روز انتظار می دارم
که چشمِ مرحمتی زان نگار می دارم
به یادِ سیمِ بُنا گوش و عقدِ زیورِ او
همیشه لعل و گهر در کنار می دارم
بسوختم چه کنم گرچه طاقتم برسید
به صد مجاهده صبری به کار می دارم
اگرچه سست رکابم بر اسبِ صبر و قرار
لگام بر سرِ عهد استوار می دارم
چو فاش کرد نهانِ دلم تسلّطِ عشق
سرشک بر مژه زان آشکار می دارم
دلم پر آتش و چشمم پر آب می باشد
ز بس که آرزویِ رویِ یار می دارم
به خواب نیز نمی بینمش که شب تا روز
ز ناوکِ مژه در دیده خار می دارم
اگرچه از منِ مظلوم کس نمی شنود
ولی تظلّمِ خود برقرار می دارم
ز یار هیچ شکایت نمی کنم نی نی
فغان ز بختِ نزاریِ زار می دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.