می در ده و دردِسر مده بیش
چون مست شوم دگر مده بیش
یک بوسه به من ده و همه عمر
گر شور کنم شکر مده بیش
هر روز به حاجب وصالت
پروانه ی یک نظر مده بیش
اندیشه ی ترک ما گرفتن
بر خاطر خود گذر مده بیش
بر زاری زار من ببخشای
دل خون کردی جگر مده بیش
چندان که به وسع طاقت ماست
یاری کن و بیشتر مده بیش
وین لعل مذاب تا توانی
البته به بی بصر مده بیش
ما را به شراب نسیه در خلد
گو موعظه گو خبر مده بیش
جانی که غذای اهل معنی ست
زنهار به کون خر مده بیش
کو طاقت انتظار بردن
گو وعده به ما حضر مده بیش
اسرار مکن نزاریا فاش
من بعد سخن به در مده بیش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.