زان گوشۀ دهن که شکر می کنی نثار
یک بوسه بی مِکاس بده جانِ من بیار
گردن مکش نغوله بده کودکی مکن
در چاشنیِ بوسه غرض نیست سر در آر
لایق بود بر آمده تا بر لبِ تو می
من هم چو چشمِ مستِ تو افتاده در خمار
کوته مدار دستِ من از لب که دور باد
گل زارِ عارضت ز زبانِ درازِ خار
نی نی که هست عارضِ تو سبزه زار جان
نه سبزه بردمد ز لبِ چشمه نو بهار
گر پرسد از تو مدّعی ای کآن خطِ سیاه
بر عارضِ تو چیست مشو طیره زینهار
گو عنبرست بر طبقِ سیم کرده حل
یا مشکِ سوده بر ورقِ سرخ گل نثار
گو گِردِ رویِ چون قمرم نقش بندِ حسن
خواهد کشید دایره یی آفتاب وار
یا شبنم است بر طرفِ برگِ نسترن
یا کوثرست و بر لبِ کوثر بنفشه زار
یا کوزۀ نبات میانِ گلاب دان
یا چشمۀ حیات سیاهیش برکنار
وین حجّت ار قبول ندارد بگو که هست
دودِ دلِ نزاریِ شوریده روزگار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خواجه، این همه که تو بر میدهی شمار
بادام ترّ و سیکی و بهمان و باستار
مار است این جهان و جهانجوی مارگیر
از مارگیر مار برآرد همی دمار
نیلوفر کبود نگه کن میان آب
چون تیغ آبداده و یاقوت آبدار
همرنگ آسمان و به کردار آسمان
زردیش بر میانه چو ماه ده و چار
چون راهبی که دو رخ او سال و ماه زرد
[...]
از دیدن و بسودن رخسار و زلف یار
در دست مشک دارم و در دیده لاله زار
بامشک رنگ دارم از آن زلف مشکرنگ
با لاله کار دارم از آن روی لاله کار
ماندست چون دل من در زلف او سیر
[...]
یکروز مانده باز زماه بزرگوار
آیین مهر گان نتوان کرد خواستار
آواز چنگ وبربط و بوی شراب خوش
با ماه روزه کی بود این هر دو سازگار
ورزانکه یاد از و نکنی تنگدل شود
[...]
باران قطره قطره همی بارم ابروار
هر روز خیره خیره ازین چشم سیل بار
ز آن قطره قطره، قطره باران شده خجل
ز آن خیره خیره، خیره دل من ز هجر یار
یاری که ذره ذره نماید همی نظر
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.