عشق تو در خرابه جانم نزول کرد
وز هرچه غیر تست دلم را ملول کرد
گویند کنج سینه تو جای عشق نیست
مصرست هر خرابه که سلطان نزول کرد
ما را چه اختیار ،مطیعیم و بنده ایم
فرمان عشق را که تواند عدول کرد
با پادشاه امید امان منقطع کند
درویش بی نوا که طمع در وصول کرد
اقطاع تست ملک دلم حجت این که عشق
جان را به من ز مبدا فطرت رسول کرد
مردانه خورد غوطه دلم در محیط عشق
دولت مساعد آمد اگر نه فضول کرد
هر کو به قول عقل نه آهنگ عشق ساخت
قانون عمر در سر آن بی اصول کرد
عنین ست در طریقه مردان به حکم عشق
با دختر رز آن که نه هر شب دخول کرد
اثبات در فنون جنون کن نزاریا
چون پیر عشق ما همه ترک عقول کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون کاروان غصه به گیتی نزول کرد
اول سراغ خانه آل رسول کرد
مهمان مصطفی شد و هر دم حکایتی
با مرتضی و با حسنین و بتول کرد
از عترت رسول خدا هر کرا شناخت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.