مرا دلی ست که هر لحظه در بلا افتد
به دستِ خیره کُشی چون تو مبتلا افتد
مرا خیال بر آن داشته ست و ممکن نیست
که گوهری چو تو در دستِ هر گدا افتد
به یادگار دلی داشتم فرستادم
مده ز دست که چون زلف زیرِ پا افتد
به جای دیدۀ مایی هنوز نا دیده
چه گونه باشد اگر دیده بر شما افتد
کمالِ عشق بود بی توسّطِ نظری
که خاطری به دگر خاطر آشنا افتد
به جهد در نفکندیم صیدِ صحبتِ تو
امیدوار توقّف کنیم تا افتد
بود که واسطه ای گردد این غزل وقتی
بدین بهانه مگر خاطرت به ما افتد
بدین دیار در انداختیم شرحِ غمت
هنوز باش که این قصّه تا کجا افتد
به نامه ای مکن از لطفِ خویش محرومم
که محرمی چو نزاری به عمرها افتد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی عشقی عمیق و دردناک صحبت میکند. شاعر به طور ملموس از چگونگی تاثیر عشق بر دل و روح خود میگوید. او احساس میکند که با وجود مشکلات و بلایای عشق، نمیتواند از عشق کسی مانند معشوق خود چشمپوشی کند. شاعر به خاطر زیبایی و ارزش معشوق، نمیتواند خود را از او دور کند و احساس میکند که گنجی چون او تنها در دستانش قرار دارد. او همچنین به یادگاری از دلش اشاره میکند و ابراز امیدواری میکند که فراموش نشود. در نهایت، شاعر از درخواست ارتباط و مکتوبات با معشوق خود سخن میگوید و از محرومیت خود از این ارتباط احساس ناراحتی میکند.
هوش مصنوعی: من دلی دارم که هر لحظه در مشکلات و سختیها گرفتار میشود، همانطور که افرادی مانند تو به راحتی به دام چنین مصیبتهایی میافتند.
هوش مصنوعی: من همواره در خیال هستم که نمیشود گوهری چون تو در دستان هر کسی قرار بگیرد.
هوش مصنوعی: دلی را که یادگار عشق من بود، به کسی سپردم. نگذار آن را از بین ببرند، زیرا مثل زلفی که زیر پا بیفتد، آسیب میبیند.
هوش مصنوعی: اگر ما به جای چشمی که داریم، چشمی نداشته باشیم، چگونه میتوانیم ببینیم وقتی که چشمی به سوی شما خیره شده باشد؟
هوش مصنوعی: کمال عشق این است که بدون نیاز به نگاه یا توجه خاصی، ارتباطی عمیق و آشنا بین دو قلب برقرار شود.
هوش مصنوعی: ما برای به دست آوردن لحظههای زیبای گفتوگو با تو، تلاش زیادی کردهایم و امیدواریم بتوانیم لحظاتی را درنگ کنیم تا این لحظات به ما برسند.
هوش مصنوعی: شاید این شعر بهانهای شود تا تو دوباره یاد ما بیفتی و دلتنگیات را احساس کنی.
هوش مصنوعی: در این مکان برای تو داستان غمت را آغاز کردیم و هنوز در اینجا هستیم، منتظر که ببینیم این داستان به کجا خواهد انجامید.
هوش مصنوعی: به خاطر محبتهای خود، من را از نامهنویسی بینصیب نکن، زیرا مثل اینکه در عمرم فرصتی مانند فرصت نزاری پیدا نخواهد شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرا مسوز که نازت ز کبریا افتد
چو خس تمام شود شعله هم ز پا افتد
غم زمانه ز ما بیدلان ندارد رنگ
بسان دزد که در خانه گدا افتد
لباس فقر بزاری نصیب هر کس نیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.