گنجور

 
حکیم نزاری

دیر شد تا در سرم سودای تست

دل به صد جان واله و شیدای تست

چشم شب بیدار خون پالای من

بی قرار از نرگس شهلای تست

سرو بالای تو طوبای من است

بل بلای جان من بالای تست

لولوی لالاست دو لعل لبت

بل که لولو کم ترین لالای تست

جز تو با تو در نمی گنجد کسی

گر بهشتی هست خلوت جای تست

چون دو می بینی دویی در کثرت است

هم تو باشی گر کسی هم تای تست

آفتاب از پرتو شمع رخت

راست چون پروانه ناپروای تست

هر که را در سینه سوزی معنوی ست

عاشق روی جهان آرای تست

سد هزار آسیمه سر بر بوی وصل

چون نزاری عاشق شیدای تست