گنجور

 
حکیم نزاری

آمدم باز دلی مضطرب از دروایی

تا تو تسکینِ دل مضطربم فرمایی

مرده ای زنده شود گر قدمی رنجه کنی

وه وه ای گر به سر کشته ی هجران آیی

همه شب منتظر عکس خیال رخ تو

بر در و بام بود چشمِ منِ شیدایی

می توان کرد اگر کار به انصاف کنند

بر در و بام بود چشمِ منِ شیدایی

می توان کرد اگر کار به انصاف کنند

نسبتِ روزِ قیامت به شب تنهایی

انتظارِ نظرِ مرحمتی می دارم

چه شود گر به ترحّم اثری بنمایی

حُجُب از پیشِ دل خسته ی ما برداری

گره از کار فروبسته ی ما بگشایی

صفحه ی آینه ی خاطر مشتاقان را

صیقلی برفکنی زنگ غمی بزدایی

حللِ خلدِ برین در برِ ما پوشانی

قدحِ ماءِ مَعین بر سرِ ما پیمایی

مشفقی نیست که گوید به نزاری خاموش

چیست این وسوسه یکباره شدی سودایی

طمع منزلتی دار که حدِّ تو بود

سخن از مرتبه ای گوی که آن را شایی

 
 
 
عراقی

بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟

گره از کار فروبستهٔ ما بگشایی؟

نظری کن، که به جان آمدم از دلتنگی

گذری کن: که خیالی شدم از تنهایی

گفته بودی که: بیایم، چو به جان آیی تو

[...]

مولانا

بده ای کف تو را قاعده لطف افزایی

کف دریا چه کند خواجه به جز دریایی

چون تو خواهی که شکرخایی غلط اندازی

ز پی خشم رهی ساعد و کف می‌خایی

صنما مغلطه بگذار و مگو تا فردا

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
سعدی

تو پری زاده ندانم ز کجا می‌آیی

کآدمیزاده نباشد به چنین زیبایی

راست خواهی نه حلال است که پنهان دارند

مثل این روی و نشاید که به کس بنمایی

سرو با قامت زیبای تو در مجلس باغ

[...]

همام تبریزی

اثر لطف خدایی که چنین زیبایی

تا تو منظور منی شاکرم از بینایی

نیست ما را شب وصل تو میسر زیرا

که شب تیره شود روز چو رخ بنمایی

چون خیال تو ز پیشم نفسی خالی نیست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از همام تبریزی
حکیم نزاری

محرمی کو که پیامی برد از من جایی

خدمتی رفع کند پیش جهان آرایی

عجبی ، نادره‌یی ، طُرفه کشی ، چالاکی

شکرینی ، نمکینی ، صنمی ، زیبایی

امشب ای پیکِ صبا گر قدمی رنجه کنی

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از حکیم نزاری
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه