ماه رویا گرچه رشک مهر و ماه آسمانی
چند با ما کینه ورزی تا کی از نامهربانی
قادری بر ناتوانان میتوانی مرحمت کن
بار هجران کی توانم برد با این ناتوانی
زندگانی نیست بی رویِ تو و جان کندن است این
زنده دل را از برایِ دوست یابد زندگانی
گر قبولم میکنی تا زنده باشم بنده باشم
هر چه میخواهی بکن بر جان من فرمان روانی
از جمال توست چندین رونقِ حسن أحسن الله
نورِ محضی، روح پاکی، عین عشقی، جان جانی
عاشقم بر ماهِ روی و سروِ بالایت اگر چه
حیف باشد حیف در پیرانه سر کردن جوانی
سرو و ماه و قامت و رویِ تو، نی من سهو کردم
غیرتِ ماهِ سپهری رشکِ سروِ بوستانی
پیش ازین بودهست با وصل تو ما را اتصالی
من تو را بشناختم بار دگر باقی تو دانی
چون نه زر داری نه زوری زاریای میکن نزاری
آبِ شورِ چشم بر کارست نی شیرین زبانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اقبلا هذا مکانی منعما لولا زمانی
اسمعی یا نور عقلی صوت قلبی من لسانی
دوزخِ دنیاست تاویلِ فراقِ آن جهانی
با تو بر گفتیم یارا تا بدانی گر ندانی
قیمتِ یاران ندانستیم و قدرِ همنشینان
فوت کردیم ای دریغا روزگارِ زندگانی
ز ابتدا تا با که شد هم راه توفیقِ محبت
[...]
گر بدینصورت، که هستی، صرف خواهد شد جوانی
راستی بر باد خواهی داد نقد زندگانی
کی بری ره سوی معنی؟ چون تو از کوتاه چشمی
صورتی را هرکجا بینی درو حیران بمانی
راه دشوارست و منزل دور و دزدان در کمینگه
[...]
گر پدر را ای پیر چون کودکان بابا نخوانی
گوشهٔ ابرو بکش بر وی که تا نامش بدانی
شد بهار و ساحت گلشن گرفت از نوجوانی
داد اموات چمن را خضر ابراز مهربانی
از محیط «کیفُ یحیی الارض» آب زندگانی
کرد قمری جا به شاخ سرو بهر زند خوانی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.